چگانه گویی

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

مدام به لحظه هایی فکر میکنم که مث اول زندگیه مشترکمون تنها شدیم و بچه هامون هر کدوم سر خونه و زندگیشون هستن !
جای خالیشون حس میشه ، دیگه مث قبل شاد نیستیم 
حس دلتنگی میاد سراغمون ، گاهی یواشکی چند قطره اشک میریزیم که نکنه غرورمون بعد این همه سال جلوی هم بشکنه ...
اما آخر شب !!!! مث قبل کنار هم میخوابیم و صبحِ روزِ بعد ...!!
من دیگه نیستم ! حداقل خوشحال از اینکه تا اخرین لحظه همراهت بودم و تنهات نذاشتم و تو ...
آخ که چقد دوس دارم اون لحظه تو بغلت بگیرم و بگم غصه نخور ... 
اما وقتی بدونی که تو چند سال اخیر چقد سخت با سرطان دست و پنجه نرم کردم، تو هم برام خوشحال میشی ، که بالاخره راحت شدم!
زینگگگگگگ ، زنگ میزنن ، وقت صبحونه س ، اما نمیتونی.......... ، هنوز کسی خبر نداره آخه همه فکر میکنن گم شدم هیشکی نمیدونه دیشب یواشکی اومدم پیش تو ... 
 چقد خوب بودیم تو این ۶۰ سال ، با هم آشنا شدیم ، ازدواج کردیم ، بچه دار شدیم ، بچه هامونو بزرگ کردیم به ثمر رسوندیم وحالا ، سرای سالمندان ، بازم با هم ... 
طولِ زندگی مث یه پلک زدن می مونه 
همدیگرو دوست داشته باشیم تا ابد 


جانگولک
۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی رفیع 



سحرگاه‍ بیست و هشتمین روز ماه رمضونه 

چه ماه خوبی بود ، نمیدونم شاید چون روزه 

میگرفتم و قرآن میخوندم ، امسال یه جور دیگه 

بود ، چون تو رو دارم ...

یا حی لا اله الا أنت 

دعای عهد هم با صدای استاد فرهمند همیشه حالمو 

منفجر میکنه 

اصن اگه عهد رو حفظم بخاطر استاد فرهمنده .. ..


اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ 

   

خدایا بنمایان به من آن جمال ارجمند و آن پیشانى نورانى پسندیده را 


حالا که قراره تحریما رو بردارن دلم میخواد دلامون هم از تحریم برداریم و بتونیم راحت تر حرفای دلمون رو بزنیم ....


خدایا کمکم کن ، شرمنده ی کسی نباشم که امیدش به منه ....

🔴رنگ مو رو چند خریدی!؟


خدایا ، امام زمانمون بفرست ببینیم ما جزء خطاکاراییم یا یارای امام 


خدایا 

یه عالمه جونور آفریدی ، کرگدن و اسب و خر آفریدی

کلی به سوسک و پشه حال دادی ، به هر دو تاشون پر و بال دادی

نوبته خلقت که به آدم رسید ، یک دفعه ای بال و پرت ته کشید!

‌الان میگی من به تو عقل دادم، که هیشکی هم نداره غیر از آدم

پیش خودت نگفتی این کار بده؟ عقل بدی به هیچی هم قد نده؟


خدایا مریم واسه من میشه ؟ خواستم عاشق نباشما اما نشد ، خدایا کمک کن خوب باشم 

اللهم ان حال بینی و بینه الموت


خدایا هلپ می ، خدایا میشنوی اصن؟ آرهههههههههه آرهههههه‍هههه میشنوی بهم ثابت شد



همه چی درست میشه ... همه چی ...

جانگولک
۲۵ تیر ۹۴ ، ۰۵:۰۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

با انگیزه ی فوق العاده شب رو بیدار می مونی اما دردسرها از چند ساعت بعد شروع می شه. وقتی که سطح آدرنالین خون پایین میاد. خستگی هجوم میاره و حتی توان ایستادن رو پاهای خودتم نداری. درواقع مغز در شرایط بیخوابی اونقد تحت تاثیر قرار می گیره که با مستیه مشروبات و بعضی داروها برابری می کنه

بدن به خوابیدن نیاز داره، هرچند شستن صورت با آب سرد می تونه یه حال خوب  بوجود بیاره، اما بعد چند دقه .............

به هرحال بدن به خواب نیاز داره ....

پس بفرمایید کافئین 

کافئین کل حرفای بالا رو نقض میکنه ، هاهاها !!!

طی تحقیقاتم متوجه شدم مصرف ۲۰۰ گرم قهوه حال آدما از رو به موت به رو به تجلی تغییر میده

این همه حرف زدم که بگم چی


که بازم دیشب خوابم برد 


فکرشو بکن ، چشاتو  بستن و  شخص اول مملکت روبروته ، بهت میگن باهاش حرف بزن و اون فقط گوش میده ، تو هم شروع میکنی به حرف و درد و دل و وضع کشور و گرونی و الا ماشاء الله ... 

بعد میبینی صداش در نمیاد‌، بعد از دو ساعت مشکوک میشی،  چشماتو باز میکنی و میبینی    بع‍ ‍   ‍له ...

شخص اولی وجود نداشته و سر کار بودی

هه هه من که خودم باشم **** (استغفرالله این حرفا چیه)

خلاصه اینکه من نقش شخص اولو بازی میکنم

یهو چشمشو باز میکنه میبینه من نیستم 

واقعا خودم خجالت میکشم که انقدرررر ازش معذرت خواستم

راهی هست من بتونم از ۱۲ شب تا ۸ صبح بیدار باشم ؟


جانگولک
۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

الآن غروبه و طبق معمولِ غروبا دلم گرفته ، اما امروز خیلی بیشتر 

دفعه قبلی که از اشتباهم حرف زدم کلی نظر خصوصی داشتم که کمکم کرد

از همتون ممنونم... 

آدما عاشق میشن ، با هم یکی میشن ، بعضی وقتا قهر میکنن ، آشتی میکنن ،دعوا میکنن

میخندن ، همه اینا خاطره میشه 

مهم اینه اون تَهه دل  از هم دیگه چرکین نشه ...

قبل ورودم همیشه کلی حرف دارم اما تا وارد میشم یادم میره

آقا من ، شبا خوابم میبره ، برای جغد شدن چی پیشنهاد میکنین !؟


خودم نسکافه رو انتخاب کردم ....

البته موضوع خوابیدن و نخوابیدن ساده نیست 

دلِ تنها بهونه ی زندگیمو رنجوندم از خودم و باید به دستش بیارم



مریم دوستت دارم ، خیلی دوستت دارم ، دوس ندارم اینجوری بشه 

دلم نمیخواد هیچوقت نارحتت کنم ، من واقعی عاشقتم برای با تو بودن همه تلاشمو 

میکنم ، جز تو هیشکی برام مهم نیست . فقط تو رو خدا اینجوری ازم نارحت نباش دل من مث دل گوساله کوچولوئه 


در پایان میگم که : قول میدم دیگه اشتباهاتی نکنم که نارحت بشی انقد شادت میکنم دلت واسه نارحتی تنگ بشه ، حلال کن 💜




یه پینوشت هم بدم


پ ن : کلا سه چار نفر اینجا نظر میذارن برام

میام بهتون سر میزنم و همه رو میخونم اما 

نمیتونم نظر بذارم با این مرورگر ... درست بشه 

حتما میام 🌼


جانگولک
۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

چرا همیشه درست وقتی کلی حرف هست که باید بزنی

همه ی آسمونا و زمین دست به دست هم میدن همه چیزو 

خراب میکنن

مگه من چیکار کردم آخه !!!

داستان از یه انتظار کوچولو شروع میشه که به یه بحث کوچولو

میرسه و بعدا هم یه آشتی کوچولو و نُقلی ...


هیچوقت دخترا رو نارحت نکنید ، قلب ملبشون کوچولوئه نارحت میشن

زود قهر میکنن ، هیچوقتم اینجوری به انتظارشون نذارین!  (چه جوری؟)


دیشب همه ی زندگیمو نارحت کردم ، الآن دقیقا ساعت هاس ازش بی خبرم

البته تو خواب نازه ، ولی کلی برام بیدار مونده بود ، در حالی که من ، وقتی اومد رفتم 

خوابیدم 😞


یه راه حل بدین : که چطور باید برخورد کنم ؟

آیا خوابیدن وقتی عشقولکتون میاد پیشتون کار خوبیست؟

What to do ? What not to do ?

جانگولک
۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۴:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

انقد عصبانی ام کارد بزنم خونم در نمیاد ، جاش جونم داره در میاد


این چه وضع مملکته !!!؟ 

رشته م مترجمی زبانه ، یه نمره م از ۱۷ پایین تر نیومده

چرا باید درسای عمومی گند بزنه به معدلم !؟

آخه تاریخ تحلیلی صدددددددر اسلام

به من چه ربطی داره ، ابوسفیان چرا با پیامبر دشمن بود

واقعا به من چه !؟؟ من تاریخ خودمو بلد نیستم 

الآن خیلی سگم....واقعنا ، عه عه عه الکی الکی 10 شدم


اعتراض تهدید آمیزم نوشتم ، اخراج نشم خوبه ، همش یه ترم مونده 

دهن سرویسا نمیدونم چرا درسای عمومیه ...... میذارن

همیشهه از همین عمومیا لطمه خوردم ...




ای تف تو روحت دنیا


با این حال مریمممممم عاشقتم 💖

جانگولک
۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۱:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر