چگانه گویی

۲۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

مورچه حشره‌ای است از راسته نازک بالان که تیره خاصی را به نام تیره مورچگان در این راسته بوجود می‌آورد. مورچه جانوری است اجتماعی و آن دارای گونه‌های بسیاری می‌باشد و مخصوصا برخی گونه‌های نواحی حاره مورچه‌های خطرناک و گوشتخوار هستند. در حدود 8000 گونه مختلف از مورچه‌ها شناخته شده است، مورچه‌ها حشراتی هستند که از نظر هوش و غریزه طبیعی کامل می‌باشند. این حشره در مقایسه با حشرات دیگر ، لانه ساده‌تری دارد، بیشتر آنها در زیر زمین تونلهایی حفر می‌کنند، یا با استفاده از مواد خاکریز درست می‌کنند. 


🐜 کی میدونه یه مورچه قَدِش چقده ؟ میگن اگه صدای مورچه ها رو بشنویم کَر (ناشنوا) میشیم

راستی زور مورچه هم زیاده ... اگه یکی بهتون بگه اندازه مورچه دوستت دارم به نظرتون منظورش 

قده مورچه س ، یا بلندیه صداش یا زورش.... حالا اصن مورچه ی مذکور سالم هست یا نه ؟ کارگره یا جنگی؟ چه رنگیه؟ طلاییه ؟ سیاهه ؟ از این مورچه های قاتله !!؟ 

بنظرم مورچه ها خیلی مفیدن ، چون میتونن معیاری باشن واسه دوست داشتن

یا واسه دلتنگی ، میتونی بهش بگی دلم برات مورچه شده ...


مورچه ی عزیزم... تو رو مث دماغم دوس دارم چون باعث میشی یکی منو اندازت دوس داشته باشه

ولی کاش بزرگتر بودی.... 

جانگولک
۰۴ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۰۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

اممممممممممم ، سلام 😂

این سلام جواب نمیخواد

آدما نیاز دارن دیده و شنیده بشن ، بعضیا از این اتفاق لذت میبرن .... هههه 

اصن از این سبک حرف زدن لذت نمیبرم ... مثلا خیلی خودمونی ام ...


رک میگم ، تو هم گوش بده

اگه کسی رو دوس داری بهش بگو ، اگه نگی شاید دیر بشه ( شاید ، چقد از شاید بدم میاد)

حتما دیر میشه...

تو گیر و داره تنهاییام بودم که باهاش آشنا شدم

خیلی هم نگذشته ها پارسال بود فکر میکنم پاییز ۹۳

انقدددد به دلم نشست که گفتم هاهاها هوهوهو این واسه خودمه( البته اینو به درخت میگن)

آخه معنی آرامشو تو حرفاش و بعدا با انجام عملیات اختصاصی تو صداش حس کردم

بعضیا وقتی حرف میزنن تمام غصه هاتو فراموش میکنی

چی باعث میشه به یکی انقد دل بست؟

چی باعث میشه یکی رو خیلی دوست داشت ؟

خیلی خوشبختم که دارمت البته هنوز تا پایان ماه رمضون هیچی مشخص نیست 

ینی چی میشه آخرش !!!؟

جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

مدتهاست همه قشنگ حرف میزنن

مدتهاست همه فیلسوف و روشن فکر و اوپن مااااایند شدن

و مدتیست که فکر میکنم چه برسرمان آمد و چه بودیم چه شدیما

چه کلاهای گشادی بودند که شاید حالا به ساق پایمان هم رسیده باشند

 از فرط سادگیمان، سادگی که نه ساده لوحی

جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

چقد خنده آدما رو زیبا میکنه


یکی مث من با خنده زیبا نمیشه دماغش بزرگتر از چیزی که هست میشه


ههههه‍ کی اینجا دماغش از واسه من بزرگتره ؟ حریف میطلبم ، راستش 


ساعت ۵:۱۰ دقیقه سوم خرداده و خوابم نمیبره ، میخوام یه کم با دماغم 


حرف بزنم 


دماغ عزیزم ، از روزی که باهات آشنا شدم تا امروز n‍سال میگذره

خیلی دلم برای فین کردن باهات تنگ شده ، یادته وقتی بچه بودیم 

یه سنگ کردم تو ..... استغفرالله 

اصن یادم نمیاد اون سنگ رو در آوردم یا هنوز هست ، ازت معذرت میخوام

باهات بد کردم ، ازت حمایت نکردم ، همیشه باهام بودی...

حالا خودمونیم چی شد که ازم جلو زدی ، چرا یهو انقد رشد کردی؟ بعضی 

وقتا میگم نکنه حق منو خورده باشی

دماغه خوبم ، من خیلی قبولت دارم درسته که هیشکی دوستت نداره

اما من تا آخر عمر نمیذارم کسی بهت دست بزنه 

فقط یه خواهشی دارم ازت ، بعضی وقتا یه سری نقاط ریز روت میبینم

نکن اینکارو .... حیفی بخدا 



جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۱۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

چه خوبه آدم با صدای بارون از خواب بیدار بشه


دوباره با صدای بارون بخوابه



جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

قبلنا عصبانی میشدم الانا خندم میگیره


بهرحال آدمی موجودیست در تغییر


ولی خداییش بعضیا روانین ها!


از نوع بدش


آدم به خودش امیدوار میشه😊

جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۵۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

روا نبود که اینجوری از دلِ تو جا بمونم


روا نبود با این همه تنهایی ، تنها بمونم


حیف دلم که پیشِ تو ، موند و به هیشکی دل نبست


حیف دلِ صبوره من ، که عاشقت بوده و هست

جانگولک
۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۴۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

گاهی فکر میکنم چقدر این پنجره های بلند خوبن

همین ها که تا پیش پای آدم پایین کشیده میشن

وقتی بارون میاد ، وقتی پشت شیشه ی پنجره اسیر شدی،

وقتی اتاق کوچکتر میشه ، هی کوچکتر میشه و تو هی خفه خفه خفه تر میشی ،

چقدر این پنجره های بلند خوبن. همین ها که تا پیش پای آدم...

جانگولک
۰۲ خرداد ۹۴ ، ۰۳:۰۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

گاهی ، وقتی آدما بهت نیاز دارن مهربون میشن ...


ااین درسته ؟ شاید آره ، شایدم نه ... اما من یکی رو میشناسم همینجوری مهربونه


واقعا چرا ؟ چرا دنیا سخت میگیره به این بعضیا


بعضی وقتا میگم خدایا واقعا داری ما رو میبینی؟


اما یاد این جمله که میفتم آروم میشم :


مگر میشود زندگیت را بیهوده آفریده باشد !؟ او خداوند دانه های انار است

جانگولک
۰۲ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

طبق عادتی که دارم واسه نوشته هام تاریخ و ساعت میزنم 


اما تکنولوژی انقد پیشرفت کرده که دیگه لازم نیست جوهر حروم کنم


طبق معمول هندزفری تو گوشمه  [ کول باره آرزو هاتو کی دزدید ] ، آهنگا خیلی


خیلی خیلیییییی رو ذهن و فکر آدم رو خاطراتش تاثیر میذارن 


الان با خودم فکر میکنم چی پیش میاد ، دنبال یه هولم ، یکی بیاد منو هول بده ،


بیاد مث وقتی دوچرخه سواری یادگرفتم پشتمو بگیره و یهو ولم کنه ، فقط منو یه کوچولو


هول بده ، خیلی به این هول نیاز دارم 

جانگولک
۰۲ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر